جغرافیای تاریخی استان
به طوری كه از اسناد و اطلاعات برمیآید، این منطقه به علت موقعیت استراتژیكی مناسب برای احداث پایگاه دریایی و بندرگاه، مورد استفاده پادشاهان عیلام قرار میگرفت. در زمان هخامنشیان كه كشور ایران به بیست ساتراپنشین (استان) تقسیم میشد، سرزمین بوشهر جزء ساتراپ نشین پارس بود. داریوش فرمان داد كه حفر ترعه نیل به دریای سرخ را دنبال كنند. این كانال محققاً راهی بود كه به جای كانال سوئز امروز میتوانست خلیج فارس و دریای عمان را از طریق دریای سرخ مستقیماً به مصر و مدیترانه اتصال دهد. مقابر كنده شده بر سطح سنگی جزیره خارك دلیل بر حضور سربازان هخامنشی در استان بوشهر است كه برای نگهبانی از چنین راه طولانی تدارك شده بود. خلیج فارس به دلیل موقعیت سوقالجیشی و به لحاظ اهمیت اقتصادی و بازرگانی، در طول تاریخ همواره از سوی كشورها و دولتها برای تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت مورد توجه قرار گرفته است. اولین یورش دولتهای اروپایی به سواحل خلیج فارس در سال هزار و پانصد و شش میلادی با حمله پرتغالیها تحت عنوان محافظت و حراست از منافع پرتغال در برابر تجار مصری و ونیزی صورت گرفت. در سال هزار و سیزده هجری قمری شاه عباس با انگلیسیها متحد شد و دست پرتغالیها را از خلیج فارس كوتاه كرد.
از سال هزار و صد و چهل و هشت هجری قمری نادرشاه بوشهر را كه دهكدهای بیش نبود مورد توجه قرار داد و مشغول آماده كردن بوشهر به عنوان یك بندر و اسكله كشتیسازی با استفاده از چوب جنگلهای مازندران شد. همچنین برای تأمین ارتباط جزایر و سواحل خلیج فارس درصدد تأسیس نیروی دریایی برآمد. در سال هزار و صد و چهل و هشت هجری قمری لطیفخان را به ایالت دشتستان و كاپیتانی كل سواحل خلیج فارس انتخاب و اعزام كرد. این شخص برای تهیه ناوگانی در خلیج فارس، بوشهر را مركز دریایی خود قرار داد. در اواخر سلطنت نادر ایران بیست و سه تا بیست و پنج فروند كشتی جنگی در خلیج فارس داشت. بدین ترتیب از زمان نادرشاه بوشهر روی به پیشرفت نهاد و حتی مدتی بندرعباس را نیز تحتالشعاع خود قرارداد. پس از قتل نادر در اثر هرج و مرجی كه در ایران پدید آمد، كشتیهای جنگی توسط حكمرانان و شیوخ اطراف خلیج فارس ضبط گردید. همچنین بندربوشهر و بندرعباس نیز اهمیت سابق خود را از دست دادند. تجار هلندی كه در سال هزار و ششصد و بیست و سه میلادی روابط تجاری خود را با ایران شروع كرده بودند پس از قتل نادر ایران را ترك كردند و بصره را مركز تجارت خود قرار دادند، اما پس از مدتی در اثر دسیسه رقبای انگلیسی و به منظور نزدیكی بیشتر با دهانه خلیج فارس، تأسیسات تجاری خود را به خارك منتقل كردند و در عین حال از پرداخت اجاره بهای خارك به میرمهنا حاكم بندر ریگ و جزیره خارك خودداری نمودند. میرمهنا در سال هزار و هفتصد و پنجاه و شش به تأسیسات هلندی ها حمله برد، دژ آنها را تسخیر كرد و آنها را از جزیره بیرون راند، ولی به سبب اینكه در دفعات متعدد بنای سركشی و تمرد از دستورات كریمخان زند را گذاشت و مدتی آرامش خلیج فارس را بر هم زد، كریمخان او را شكست داد و جزیره خارك و بندر ریگ را تصرف كرد. در همین زمان نفوذ انگلیسیها در سواحل و جزایر خلیج فارس و به خصوص سرزمین بوشهر روبه گسترش نهاد و آنها موفق شدند اجازه تأسیس تجارتخانهای را در بوشهر با امتیازات فوقالعاده به دست آورند. سلسله قاجاریه كه پس از زندیه روی كار آمد چندان نفوذی در خلیج فارس نداشت، به همین دلیل، رفته رفته نفوذ انگلیسیها در خلیج فارس بیشتر شد و زمام امور خلیج فارس و دریای عمان به دست آنها افتاد و جنرال كنسول در بوشهر مدت بیست سال بر همه خلیج فارس حكمرانی كرد. در زمان ناصرالدینشاه ارتش ایران هرات را اشغال كرد و به دنبال آن حالت جنگی بین ایران و فرانسه و انگلیس به وجود آمد. به دنبال این مسئله ناوگان انگلیس در خلیج فارسی مركب از هشت كشتی جنگی و تعدادی ناوگان بخاری و بادی به ایران حمله كردند وجزیره خارك را متصرف شدند. پنج روز پس از آن قوای انگلیسی در حوالی بوشهر در خاك ایران پیاده شدند و شروع به پیشروی به سوی برازجان كردند. قوای ایران برازجان را تخلیه و عقبنشینی كرده بود. بنابراین قوای انگلیس انبار اسلحه و مهمات برازجان را منفجر كرد و سپس به بوشهر بازگشت. سرانجام در نبردی كه در نهم ژانویه هزار و هشتصدو پنجاه و هفت میلادی در خوشاب بین ایران و انگلیس رخ داد، انگلیسیها موفق شدند سپاه ایران را شكست دهند. بیش از جنگ اول جهانی بار دیگر دولت انگلیس منطقه بوشهر را مورد تجاوز قرار داد و در سال هزارونهصدوسیزده میلادی جنگ سختی بین نیروی انگلیس و دلیران دلواری در گرفت. در جریان این جنگ رئیس علی دلواری و مردم تنگستان و دشتستان نقش برجستهای ایفا كردند. رئیس علی دلواری از مشروطه خواهان بنام جنوب ایران بود كه در سال هزار و دویست و نودو نه هجری قمری در روستای دلوار تنگستان دیده به جهان گشود. در بیست و پنج سالگی به صفوف مبارزین مشروطهخواه جنوب ایران پیوست و همكاری نزدیكی را با محافل انقلابی و عناصر مشروطه طلب ایران شروع كرد. با كودتای ضد انقلابی لیاخوف روسی علیه مشروطهخواهان در هزار و سیصدو بیست و شش هجری قمری و بمباران مجلس شورای ملی و استقرار دیكتاتوری محمدعلی شاه قاجار، رئیس علی به همراه سیدمرتضی علمالهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد صغیر پرداخت. در سال هزار وسیصد و بیست و هفت هجری قمری با كمك تفنگچی تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمدعلی شاه پاك كرد و اداره گمرك و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر كرد. این كار دلیران تنگستان بر انگلیسیها كه اداره گمرك را در اجاره داشتند گران آمد وآنان برای تضعیف مشروطهخواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران یاری جستند. جنگ بین رئیس علی و دلیران تنگستان از یك طرف و انگلیسیها و خوانین متحد آنان از سوی دیگر به طور متوالی و پراكنده تا شوال هزار و سیصدو سیو سه ه.ق ادامه یافت و انگلیسیها نتوانستند بر رئیس علی و یارانش تفوق یابند. تا این كه درگیر و دار حمله انگلیسیها به بوشهر در شب بیست و سه شوال هزار و سیصد وسیوسه ه.ق (سوم سپتامبر هزار و نهصد و پانزده میلادی) هنگامی كه رئیسعلی در محلی به نام «تنگك صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیسیها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یكی از همراهان خائن قرار گرفت و در دم به شهادت رسید. وی هنگام شهادت حدود سی و چهار سال داشت. مبارزات رئیس علی دلواری برگ زرین دیگری در تاریخ مقاومت دلیر مردان ایران در مبارزه با استعمار است.
کسب و کار سالم و اصولی در اینترنت
:: موضوعات مرتبط:
ایرانگردي و جهانگردي ,
,
:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9